۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

هشدار به سبزها

جناب ابراهيم نبوي لطفا بفرماييد شخص وردست لاجوردي جنایتکار-شهيد شما- در اين عكس حضرتعالي نيستيد ؟


سيزده بدر در اوين
نوروز البته هميشه يادآور زندانيان عقيدتی هم هست؛ آنها که بهار در بيرون سلول هاشان جريان می يابد و دزدکی و ترسان از درز درها به درون می رود تا آمدنش را به آنان نيز خبر دهد. نوروز يادآور مادران و پدران خاوران است، آنگاه که دسته گلی در دست به ديدار عزيزان بخاک خفته در قبرهای بی نام و نشان می روند تا سال را در کنار آنانی نو کنند که، درست و غلط ـ به سودای نو کردن زمانه جان شيرين در قمار سياست باختند
اما همين روزها، دوستی، همراه تبريک عيد عکسی را برای من فرستاده است که دوست دارم آن را به شما هم نشان دهم. مربوط به همان روزهای قتل عام و جوان کشی است. فرستندهء عکس نوشته است که، در آن سالها تلخ و هراستاک، حکومت برای پوشاندن جنايات خود در اوين، بروشوری را چاپ کرده بود دربارهء اجرای مراسم سيزده بدر در اوين. و در آن عکسی وجود داشت از اسدالله لاجوردی، جلاد بی رحم اوين، که در ميان خانواده های زندانيان در چمن زندان اوين نشسته است و با زن و مرد جوانی مشغول صحبت است
فرستنده نوشته بود شايد شما جوانی را که کنار دست لاجوردی نشسته است نشناسيد اما من که بخوبی با او آشنا هستم می دانم که او هم اکنون در اروپا زندگی می کند و از نويسندگان پرکار و مشهور روزگار ما است. اما آن روزها وردست لاجوردی کار می کرد و در اين عکس هم سياهی لشگری است که کنار دست «هنرپيشه ی اول» نشسته است
من هرچه نگاه کردم اين جوان را نشناختم. حتماً، با گذشت بيست و پنج شش سال، اکنون پير شده است، موهايش ريخته است، سبيلی دارد يا سبیلی تراشيده است و خلاصه خوب خود را ميان اپوزيسيون حکومت اسلامی گم و گور کرده است. مانعی هم ندارد، گم و گور کردن هم نشانه ای از پشيمانی از کرده ها می تواند باشد. اما خدا کند که اين جوان ديروز همان «نااهل» سعدی از آب در نيايد که تربيت برايش حکم «گردکان بر گنبد» را داشت
عکس را برای دوست ديگری که در چهره شناسی تخصصکی دارد فرستادم؛ نوشت من تشخيصی نمی دهم اما اين عکس بهر حال جزئی از اسناد انقلاب است و بد نيست آن را برای راديو زمانه بفرستی که نويسندگانش در سايت آن رادیو مشغول ورق زدن تاريخ و بيرون کشيدن پرونده ی اين و آن اند. شايد صاحب این عکس را هم بتوانند پيدا کنند


اسماعيل نوری علا

http://www.puyeshgaraan.com/ES.Notes/2009/032009-ES-PU-Nowruz.htm
------------------------------
خاتمی لاجوردی را شهید و « سرباز سخت کوش انقلاب و خدمتگزار مردم» معرفی کرد جنایتکار کجا و «سرباز سخت کوش انقلاب و خدمتگزار مردم» کجا؟
موسوی لاری وزیر کشور خاتمی که عنقریب در دولت موسوی هم پست خواهد گرفت لاجوردی را «شهید»‌ و « فرزند صدیق،وارسته و آزاده ملت» معرفی کرد
ابراهيم نبوي و ديگر شركا و رفقا و قلم به مزدهاي در لندن نشسته كه حتي رنگ لباس زير مقام عظمي را ميدانند مگر ميشود كه جوابي براي اين سوال نداشته باشند ؟
عنوان مطلب از وبلاگ به سوي ازادي است

۲ نظر:

  1. این آقایون گرچه با آدمای بد سابقه حشرو نشر داشتن و گاها خایه مالیشونو هم کردن ولی خودشون مستقیم تو جنایات دست نداشتن فقط جرمشون اینه که در موقع مقتضی جنایات رو محکوم نکردن. خوب ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست. معنی دموکراسی هم همینه هر کسی حق زندگی و حرف زدن داره. به نظرم خیلی هم خوبه که کسایی که یه روز عاشق رژیم کثافت آخوندی بودن همچین از این رژیم ضربه خوردن که ماهیتش دستشون اومده.
    اگه قرار بود همه تند روی کنند این حکومت 100 سال دیگه هم به وضعی که الان دچار شده دچار نمی شد.

    پاسخحذف
  2. in yeki az khosoose iranihast ke az har taraf biayad be haman taraf kham meshavand ,va masale haminjast bayad deed cheghadr hamkari dashtand ,vaghti ghatar be mghsad reseed hata aghaye banisadr ham bayad javabgoo bashad ,ch resad be nabavi.sepasgozaram az danestaniha.

    پاسخحذف